معرفت یا شناخت علمی (قسمت پایانی بخش دوم) :
: "وجدان!" :
... ، ... ، الم ، ... ، ... بِ ... ، ألا ... ، بَ ... ، ... ؟
در قسمت قبلی این بخش گفتم ، یعنی پرسیدم که آیا تو قرآن بی معرفت اومده ؟
راستی شنیدین که به یکی گفتن ، یعنی ازش پرسیدن ، به تعبیر من دوس دارم ، می خوام ووو ، مثلا دلم می خواد و یا "خواست" مثلا علمی برنامه ی معرفت دیروز شبکه ی چهار سیمای جمهوری اسلامی ایران ، که با توجه به برنامه های قبلیش نه تنها :"حُب" ، شاید : "عشق " م تو قرآن اومده ؟ کجاش ؟
در پاسخ فرموده باشن : شما به من بگین کجاش نیومده ؟ رو ؟
اینو اول صبی گفتم که بحث خشک نباشه و نمکی داشته باشه .
آخه منظورم این نبود که برین بگردین تو قرآن بی معرفتو پیدا کنین ، یا پیدا نکنین !
آخه خدا وکیلی ، حضرت عباسی ، ووو ، وجدانا از شما چه پنهون ، کجاشو بگم که نیومده باشه ، بی معرفتو میگما ، فکرتون جای دیگه نره ها !
اونوم نه فقط بقول درسهایی از قرآن ، که مثلا یکی به یکی خدای نخواسته میگه : بی معرفت !
مثلا از تو انتظار نداشتم ، توقع نداشتم ، ووو .
بلکه کیه که بتونه بگه که معرفت یا شناخت به خدا داره !؟ به کتاب و حرفشم !؟ فرقی نداره ! از نقطه ی بِ بسم الله ش بگیر تا لغایت :
بَ ... .
ش ؟ نه فقط اینکه بعنوان مثال شاعری در معرفی آقا امام علی بن حسین علیه السلام به خلیفه ی اموی که در پاسخ مهمون خارجیش گفته بود اونو نمیشناسه ! که من فکر میکنم اگه یه حرف راست زده باشه همون باشه ! گفته باشه ، شاعرو میگم : که اون کسیکه فقط در لا اله الا "الله" لا میگه .
نه فقطم ! خدای مثلا دانایی که بقول آقا ابا عبدالله ، یعنی امام حسین بن علی علیه السلام ، که می دونه بشر نمی تونه اونو برا خودشم تعریف کنه ، چه رسه به اینکه مثلا به : "اشتراک" م بذاره ! مثلا در :"معاشرت" بشناسونه ! به یکی دیگه یا :"دیگر" اونوقت ، مثلا :"فردایی دیگر" (زیر نویس) خودش خودشو معرفی کرده با زبون پیامبرش و مثلا از پیامبری که تو قرآن اومده :
... بسم الله الرّحمن الرّحیم ، أل ... .
-----------------------------
زیر نویس :
"فردایی دیگر " : نام برنامه ای که از شبکه سه سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش میشه ، و حرف از :" آینده پژوهی" زده میشه .